محصولات مرتبط
طی این نقد و بررسی، قرار است به عنوان Rise of The Ronin، اثر جدید استودیوی Team Ninja، بپردازیم و ابعاد مختلف آن را زیر ذرهبین قرار دهیم.
استودیوی Team Ninja سابقه و کارنامهای درخشان از آثار مختلف در ژانرهای مختلف دارد، از ژانر مبارزهای و هک اند اسلش گرفته تا عناوین سولزلایک و اکشن ماجراجویی که همگی به نوبهی خود آثاری بسیار جذاب بوده و بعضا حتی ژانر خود را چند قدم به سمت جلو حرکت میدادند. حالا امروز شاهد عرضهی ساختهی جدیدی این استودیو هستیم که متاسفانه نمیتوان توصیفاتی که از بسیاری از آثار این استودیو داشتیم را به آن تعمیم دهیم.
عنوان Rise of The Ronin یک تجربهی نقش آفرینی در دل ژاپن قرن نوزدهم است که سعی دارید داستانی سرگرم کننده را با بسیاری از نامها تاریخی موثر در آن دوران روایت کند و در کنار آن یک تجربهی عمیق نقش آفرینی باشد اما با این وجود این بازی با وجود عملکرد بسیار خوب در برخی بخشها در دیگر ابعاد خود دچار بحران هویتی شدید است که در نهایت باعث میشود پکیج نهایی به اثری سرگرم کننده اما نه چندان به یادماندنی تبدیل شود.
تماشای پایان ژاپن منزوی در ردیف اول
روایت Rise of The Ronin در دوران باکوماتسو یا شوگونسالاری ژاپن در اواسط قرن نوزدهم در جریان است، دورانی که به رویکردهای ضد غربی این کشور معروف بوده و حکومت نظامی محور Tokugawa Shogunate معروف است. Rise of The Ronin و داستان آن در دل سالهایی قرار میگیرد که کشتیهای سیاه غربیها به مرزهای ژاپن رسیده و حالا این کشور و مقامات آن در راستای باز کردن مرزهای خود به سوی دنیا تحت فشار زیادی از سوی غرب قرار گرفتهاند. در این بین شما در نقش یکی از دوقلوها ملقب به Blade Twins بازی میکنید، مبارزانی متعلق به گروه مقاومت Veiled Edge که خانوادهشان توسط حکومت Shogunate به قتل رسیدهاند.
پس از مرگ خانوادهشان این دوقلوها توسط رهبر Veiled Edge ملقب به Bladesmith تعلیم میبینند و رشد میکنند تا در نهایت به نقطهای میرسند که شما از آن جا تجربهی این اثر را آغاز میکنید. در سال ۱۸۵۳ دوقلوها توسط Bladesmith به ماموریتی اعزام میشوند که در طی آن باید Matthew C. Perry یکی از مقامات نیروی دریایی شناخته شده و موثر آن دوران ایالات متحده را به قتل رسانده و نامهای که در دست دارد را بازیابی کنند.
در طی انجام این ماموریت و درست زمانی که دوقلوها دست بالا را در مبارزه علیه Perry به دست آوردهاند یک سامورایی ملقب به Blue Demon جلوی آن دو را گرفته و در همین حین شما و کاراکتری که به عنوان شخصیت اصلی خود انتخاب کردهاید مجبور هستید در راستای رساندن نامه به دست Bladesmith فرار کنید در حالی که برادر یا خواهرتان خودش را فدا میکند و جلوی Blue Demon ایستادگی میکند.
در نهایت پس از آن که روستای Veiled Edge توسط Shogunate مورد حمله قرار میگیرد شما متوجه میشوید که برادر/خواهرتان همچنان زندست و در همین راستا وارد مسیری طولانی برای یافتن او میشوید غافل از آن که قرار است در این مسیر با برخی از موثرترین افراد آن دوران ژاپن روبهرو شده و درگیر مسائل سیاسی مختلف و در نهایت تعیین سرنوشت ژاپن شوید.
روایت Rise of The Ronin وزن تاریخی بسیاری را با خود حمل میکنید و در همین راستا شما دائما در طول مسیر خود با چهرههای سیاسی و اجتماعی مهم آن دوران ژاپن از جمله Sakamoto Ryoma، Shoin Yoshida، Genzui Kusaka و بسیاری دیگر از شخصیتهای مهم دیگر روبهرو خواهید شد البته لزوما تمامی این افراد از لحاظ تاریخی به صورت دقیق به تصویر کشیده نشدهاند و بیشتر یک برداشت سینمایی از آنها هستند. از آن جایی که با یک تجربهی نقش آفرینی روبهرو هستیم در طول داستان شما با انتخابهای مختلفی روبهرو خواهید شد که میتوانند مسیر کلی داستان را تغییر داده و حتی برخی از اتفاقات تاریخی را متحول کند.
شما در طول مسیر خود برای یافتن برادر/خواهرتان دائما با شخصیتهای مختلفی روبهرو شده و با آنها ارتباط میگیرید و این ارتباط تحت تاثیر چگونگی برخورد و نزدیکی شما با آن کاراکتر میتواند قویتر شود.
این مکانیزم که در قالب سیستم Bond در بازی معرفی میشود به شما اجازه میدهد با توجه به رویکرد و انتخابهایتان در برابر شخصیتهای فرعی مختلف داستان میزان صمیمیت خود را با آنها مشخص کنید که در راستای این مسئله شاهد دیالوگها و انتخابها و حتی موقعیتهای تازه مرتبط با آن کاراکتر خواهید بود. علاوه بر این مسئله شما در طی روایت بارها و بارها با موقعیتهایی روبهرو میشوید که به شما اجازه میدهد در کنار گروه ضد حکومت Shogunate یا Anti-Shogunate بایستید و یا بر علیهشان عمل کنید و به گروه Pro-Shogunate یاری برسانید که در نهایت ارتباط نهایی شما با این گروهها را شکل میدهد.
شخصیت اصلی بازی تقریبا با یک مقوا تفاوت چندانی نداشته و از عمق خاصی برخوردار نیست به طوری که در نود درصد مواقع حتی به صورت لفظی با دیگر کاراکترهای بازی ارتباط برقرار نمیکند بنابراین اگر انتظار دارید یک ارتباط قوی با پروتاگونیست این بازی شکل بدهید متاسفانه باید بگویم قرار نیست Rise of The Ronin این انتظار شما را برآورده کند.
با این وجود در طرف دیگر برخی از کاراکترهای فرعی بازی همچون Ryoma از شخصیتپردازی جذابی برخوردار هستند و میتوانند ارتعاش خوبی در روند روایی ایجاد کنند. این تجربه تاکید بسیاری بر سیستم Bond خود داشته و مملو از کاراکترهای مختلفی است که هر یک دارای اهداف، عقاید و حتی مشکلات اختصاصی خودشان هستند و افزایش میزان Bond با آنها درهای بیشتری را به روی عمیقتر شدن داستانشان باز میکند. عمیقتر شدن ارتباط شما با این کاراکترها همچنین به صورت مستقیم به گیمپلی نیز متصل میشود که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
به طور کلی داستانسرایی Rise of The Ronin ساعات ابتدایی نسبتا کندی را سپری میکند تا زمانی که به نقطهای برسد که شما بتوانید تا حدی برای داستان و عوامل درگیر در آن ارزش قائل شوید و خودتان را درگیر در کشمکشهای سیاسی، اجتماعی و خصوصی آن بیابید اما در نهایت میتوان گفت با روایتی روبهرو هستیم که لحظات خوبی را در خود جای داده و گاها میتواند در لحظه درگیر کننده جلوه کند اما با این وجود هیچ خصوصیت کیفی خاصی در این روایت وجود ندارد که لزوما آن را به یک داستان به یادماندنی تبدیل کند.
یک سامورایی تمام عیار
اگر Team Ninja در یک زمینه توانایی و استعداد بسیار بالایی داشته باشد آن خلق و پیادهسازی یک سیستم مبارزات عمیق سرگرمکننده و چالش برانگیز است و باید بگویم Rise of The Ronin در این زمینه به راستی میدرخشد. ما با یک سیستم مبارزهی استراتژیک و چالشبرانگیز اما جذاب و لذتبخش روبهرو هستیم که به خوبی به پلیر در برابر تلاشهایش در راستای یادگیری و افزایش مهارتهایش پاداش میدهد.
اولین خصوصیت برجستهی سیستم مبارزات این اثر، تنوع بالای آن است به طوری که تقریبا هر سلیقهای در آن پوشش داده شده است، آیا علاقهمند به سبک مبارزات سنتی ساموراییها با کاتانا هستید؟ این بازی این اسلحه را به همراه ۸ استایل مبارزهی متفاوت با Moveset کاملا اختصاصی به شما ارائه میدهد، آیا علاقهمند به شمشیرهای بزرگ غربی هستید؟ این اسلحهها نیز در تنوع مطلوب در این بازی قرار داده شدهاند. شاید طرفدار مبارزات سرعتی و استفاده از دو اسلحه به صورت همزمان باشید، اشکالی ندارد! Rise of The Ronin این اسلحهها را نیز با چندین سبک مبارزهای متفاوت به شما ارائه میدهد. راستی از وجود اسلحههای گرم مثل Pistol، Rifle یا Bayonetها برایتان گفتم؟ تیروکمان سنتی چطور؟
میزان تنوع اسلحهها و عمق سیستم مبارزات این عنوان مرا شگفتزده کرد به طوری که حقیقتا نمیتوانم طی چندین سال اخیر اثری را نام ببرم که به چنین تنوعی در این زمینه دست یافته باشد. شما امکان حمل دو کلاس مختلف از اسلحههای سرد را به طور همزمان در اختیار دارید و همچنین در ابتدای بازی میتوانید کلاس کاراکتر خود را انتخاب کنید که در نتیجهی آن عملکرد او با برخی از اسلحهها بهتر از دیگری است اما این مسئله به هیچ عنوان بدان معنا نیست که مبارزه با اسلحههایی که زیر مجموعهی کلاستان نیستند لذت بخش نخواهد بود.
شخصا کلاسی را انتخاب کردم که Paired Swords یکی از اسلحههای اصلی آن بود اما با این وجود در ادامهی بازی به دلیل علاقهی زیادی که به Katana داشتم آن را با این کلاس تعویض کردم و لحظهای احساس نکردم که مبارزه با آن لذتبخش نیست بنابراین میتوان گفت بازی با وجود سیستم کلاسبندی کاراکتر انعطافپذیری بسیار زیادی را در زمینهی مبارزات در اختیار پلیر قرار میدهد تا با کلاسهای مختلف و متعدد اسلحهها آشنا شده و در نهایت مواردی را انتخاب کند که از مبارزه با آنها بیشتر لذت میبرد.
همانطور که اشاره کردم امکان حمل و تغییر بین دو اسلحهی سرد در لحظه برای پلیر فراهم شده است و در کنار آن شما میتوانید یک اسلحهی گرم نیز انتخاب کنید که هر کدام از آنها نیز از عملکرد اختصاصی خود بهرهمند هستند و همچنین در کنار تمامی این موارد شما از یک Grappling Hook نیز برخوردار هستید که میتواند در طی مبارزات بسیار کارآمد ظاهر شود.
بطن مبارزات این بازی در زمینهی دفاعی شباهتهایی به عناوین سولزلایک دارد در حالی که در بعد تهاجمی خود برخی خصوصیات را از عناوین هک اند اسلش سابق Team Ninja به ارث برده است. روند کلی مبارزات متشکل از Parry، Block و دنبال کردن آنها با ضربات متناسب با وضعیت و شرایط دشمنان است با این وجود در زیر این لایه عوامل و مکانیزمهای متعددی همچون چرخ دندههای کوچکی در حال چرخیدن هستند تا در نهایت روند روان مبارزات را به حرکت در بیاورند.
یکی از مهمترین خصوصیات مبارزات در این اثر آن است که رویکرد، سبک و استایل مبارزه با اسلحهی مورد استفاده و همچنین محیط اطرافتان به شکلی متفاوت در مقابل هر دشمنی به کار میروند. همانطور که شما از اسلحههای اختصاصی با سبک مبارزات مختلف برخوردار هستید دشمنانتان نیز از همین سبکهای مبارزه بهرهمند هستند از همین رو شما در مقابل هر یک از آنها باید با توجه به سلاح و استایل مبارزهشان، سلاح و استایل مبارزهی خود را بهینهسازی کنید.
سبکهای مبارزهی هر یک از کلاسهای اسلحهها به لطف افزایش میزان Bond شما با برخی از کاراکترهای بازی آموخته و در دسترس قرار میگیرند. هر یک از این سبک مبارزات دارای حرکات، سرعت، Execution و به طور کلی نوع و حتی Stance مبارزهای اختصاصی خود هستند که تنوع بسیار زیادی به این بخش میبخشند. شما برای هر یک از اسلحههای خود میتوانید به صورت همزمان سه سبک مبارزات مختلف را انتخاب کرده و در هنگام مبارزات به راحتی و با توجه به شرایط بین آنها جابهجا شوید.
چگونگی بازدهی اسلحهی حال حاضر و سبک مبارزهای که برای آن انتخاب کردهاید به شکل یک علامت در رنگهای قرمز(غیر بهینه)، سفید(خنثی) و آبی(بهینه) در کنار خط سلامتی دشمنان به نمایش در میآید و شما باید با توجه به این مسئله در مقابل هر تهدیدی که در مقابلتان قرار میگیرد رویکرد و سبک مبارزات و یا حتی اسلحهی خود را تغییر دهید که در همین راستا با توجه به آن اسلحه، سبک مبارزه و خصوصیات اختصاصیاش استراتژی شما در قبال آن رویارویی نیز تغییر پیدا میکند.
در طی مبارزات همچون بسیاری از آثار سولزلایک Parry یک مکانیزم بسیار حیاتی محسوب میشود که تقریبا فراگیری آن در این اثر یک «باید» به شمار میآید. پس از هر Parry موفق میزان مقاومت حریف شما درست همچون عنوان Sekiro کاهش پیدا میکند و در صورتی که بتوانید آن را به طور کلی از بین ببرید حریفتان برای مدتی کوتاه Stun شده و امکان انجام یک Execution را برای شما فراهم میآورد.
اما در کنار بحث مکانیکال مبارزات مبحث چگونگی ارائه و Presentation این بخش نیز مطرح است که اگر بخواهم آن را به چیزی تشبیه کنم آن یک «رود روان» است به طوری که زمانی که بتوانید سازوکار مبارزات را درک کرده، مهارتهای خود را افزایش داده و مهمتر از آن به مکانیزم Parry این بازی عادت کنید خودتان را در سناریوهای مبارزات مختلفی مییابید که به شدت روان و لذتبخش هستند و به طور همزمان وزن زیادی را نیز به نمایش میگذارند.
ضربات دارای وزن بوده و تقابل شمشیرها در این تجربه به خوبی احساس میشود، Executionها سهمگین و لذتبخش جلوه میکنند و روند مبارزات به طور کلی به لطف تنوع بالا و ماهیت تطبیقپذیر این سیستم بسیار پویا و جذاب هستند.
این بازی یک درخت مهارت گسترده نیز به شما ارائه میدهد که به چهار دستهی مختلف تقسیم شده که هر کدام متصل به یکی از ابعاد کاراکتر شما هستند که عبارتند از Strength، Charisma، Dexterity و Intelligence.
شما با ارتقای کاراکتر خود در هر یک از این گروهها به تواناییهای تازهای دست خواهید یافت که بعضا در مبارزات، مذاکرات و بسیاری از مسائل مکانیکال دیگر به کار شما خواهند آمد که در نهایت باعث میشود عملکرد این درخت هدفمند و تاثیرگذار جلوه کند.
همانطور که در بخش ابتدایی اشاره کردم Rise of The Ronin تاکید بسیاری بر سیستم Bond خود دارد و همانطور که از تاثیر آن در سیستم مبارزات صحبت کردیم بد نیست به تاثیر آن در روند کلی گیمپلی نیز صحبت کنیم.
در طول تجربهی این اثر با مراحلی مواجه خواهید شد که امکان تجربهی Coop با دوستانتان را به شما ارائه میدهند به طوری که میتوانید دوستان خود را دعوت کرده و به صورت آنلاین به تجربهی آن مراحل بپردازید. اما در کنار این قابلیت امکان تجربهی این مراحل در کنار یاران و کاراکترهایی که در طول داستان با آنها آشنا شده و Bond خود را قوی میکنید نیز وجود دارد!
شما پیش از شروع این مراحل امکان انتخاب دو کاراکتر که میخواهید همراه خود ببرید را خواهید داشت، همچنین جالب است بدانید در طول این مراحل شما میتوانید در لحظه بین پروتاگونیست و یاران خود جابهجا شده و در نقش آنها بازی کنید!
هر یک از این کاراکترها نیز دارای سبک مبارزه و حتی اسلحههای اختصاصی خود هستند، به عنوان مثال Ryoma دارای یک تپانچهی اختصاصی است که میتواند به صورت پشت سر هم شلیک کند. همچنین امکان جابهجایی بین کاراکترها یک لایهی استراتژیک نیز به مبارزات اضافه میکند که به شما اجازه میدهد با توجه به شرایط بین کاراکترهای قابل بازی جابهجا شده و راندمان مبارزاتتان را بالا ببرید.
در اکثریت این ماموریتها شما با یک باس قدرتمند نیز روبهرو خواهید شد که ما را به یکی دیگر از نقاط قوت این اثر میرساند؛ طراحی باسها در این عنوان بسیار عالی انجام شده است و هر کدام از آنها به خوبی متمایز از دیگری جلوه میکنند و چالشهای پویا و بسیار جذابی را جلوی پای پلیر میگذارند. طراحی هوشمندانه و بعضا خلاقانهی باسها باعث شده است مقابله با هر یک از آنها یک چالش تازه و یک روند فکری متفاوت باشد که نیازمند تمرکز، صبر و واکنشهای منطقی و استراتژیک است.
گاهی اوقات شخصا خودم را در حالی مییافتم که شاید حدود یک ساعت در حال مبارزه، باخت و سعی مجدد در مقابل یک باس بودم اما این روند نه تنها خسته کننده نمیشد بلکه به راستی با هر شکست و درک بهتر چگونگی مبارزهی باس در دور بعدی اشتباهاتم را برطرف کرده و یک قدم به شکست آنها نزدیکتر میشدم.
همین مسئله باعث میشد در نهایت شکست هر یک از باسها در طول تجربهی این بازی به خوبی حس پیروزی و عبور از یک مانع بزرگ را منتقل کند. زمانی که در این مبارزات قرار میگیرید و آرام آرام درک بهتری از حریفتان پیدا میکنید به صورت ممتد احساس میکنید روند مبارزهی شما با آن باس از حالت عادی خارج شده و به یک رقص تبدیل میشود که مملو از حرکت، جنبوجوش و ریتم است!
Rise of The Ronin یک سیستم ساخت کاراکتر بسیار گسترده را نیز ارائه میدهد که به شما اجازه میدهد خصوصیات ظاهری، ساختار و چهرهی پروتاگونیست بازی را به صورت عمیق شخصیسازی کنید. در کنار این سیستم ما از بخش شخصیسازی پوشش نیز برخوردار هستیم که به شما اجازه میدهد کاراکتر خود را با لباسها و اسلحههای تازه تجهیز کنید که باز هم در این بخش شاهد تنوع بسیار بالایی هستیم چرا که طیف گستردهای از زرهها، پوششهای سنتی ژاپنی و حتی پوششهای غربی در کنار اسلحههای مختلف در این بازی وجود دارند.
برخی از این آیتمها اتصال مستقیم با رویکرد شما نسبت به گروههای Anti-Shogunate و Pro-Shogunate دارد چرا که هر یک از گروهها دارای فروشگاه اختصاصی خود هستند به طوری که در صورت همکاری با Anti-Shogunate به آیتمهای شخصیسازی، زرهها و اسلحههای سنتی ژاپنی دسترسی پیدا خواهید کرد و در صورتی که با Pro-Shogunate همکاری کنید میتوانید از طریق فروشگاه اختصاصی آنها به آیتمهای مذکور اما با تم غربی دست یابید.
شما از یک خانه در قالب Longhouse نیز برخوردار هستید که میتوانید در آن در کنار یارانتان استراحت کنید، خانهتان را تزئین کنید و یا حتی به تغییر خصوصیات ظاهری و یا پوشش کاراکترتان بپردازید. همچنین از آن جایی که تنوع ظاهری بسیار زیادی در بین زرهها و به طور کلی آیتمهای پوششی و اسلحههای این بازی وجود دارد سازندگان در Longhouse بخشی را تعبیه کردهاند که به شما اجازه میدهد لباسها، زره و ظاهر اسلحههای خود را شخصیسازی کنید بدون آن که نیاز باشد آیتمهای Equip شدهی حال حاضر خود را تغییر داده و از خصوصیات اختصاصی آنها محروم شوید.
اما با وجود تمام این تنوع ظاهری متاسفانه سیستم Loot این عنوان بسیار غیر بهینه بوده و به طور کلی بازی در این زمینه به شدت شلوغ است بدون اینکه رویکردی منطقی برای متعادلسازی و جذاب کردن روند یافتن آیتمهای جدید اتخاذ کند. شما در طول تجربهی بازی دائما با لوتهایی روبهرو خواهید شد که بعضا ضعیف یا بیهوده جلوه میکنند اما بازی دائما آنها را روی سر شما میریزد و همین مسئله باعث میشود پس از مدتی Inventory خود را باز کنید و ببینید که در حال حمل صد عدد آیتم یکسان هستید که هیچ استفادهای برایتان ندارند.
از طرف دیگر سازندگان نتواستهاند تعادل مناسبی در زمینهی خصوصیات قدرتی و Perkهای اختصاصی اسلحهها ایجاد کنند و به همین دلیل با پیشروی در بازی و عبور از ساعات ابتدایی و ورود آیتمهای قدرتمندتر این موارد اهمیت خود را از دست داده و به کلی بیهوده ظاهر میشوند اما با این وجود همچنان از شما به عنوانی انباری برای ریختن مشتی از لوتهای بیهوده و بلااستفاده بهره میبرد.
Rise of The Ronin از مراحل فرعی متعددی نیز برخوردار است که حقیقتا چگونگی طراحی و پیادهسازی آنها بسیار منسوخ شده است و به سرعت تنوع، تازگی و جذابیت خود را از دست میدهند. البته در بین آنها استثناهایی نیز وجود دارد اما عموم فعالیتهای فرعی در این بازی بسیار سطحی جلوه میکند.
همین مسئله به نقشهای بسیار شلوع ختم میشود که مملو از فعالیتهای غیر جذاب و سطحی است. شخصا در طول تجربهی بازی به محض آن که میخواستم کمی خودم را درگیر فعالیتهای فرعی کنم ضعف کیفی بازی در این بخش همچون سیلی محکمی به صورتم برخورد میکرد و به من یادآوری میکرد که بهتر از همان داستان اصلی را دنبال کنم.
اما این مسئله زمانی مشکلساز میشود که به یاد میآوریم در حال صحبت دربارهی یک اثر نقش آفرینی هستیم که تکیهی بسیاری بر میزان قدرت کاراکتر شما داشته و نیازمند آن است که گاها برای پشت سر گذاشتن مراحل اصلی کمی برای ارتقای کاراکترتان به انجام فعالیتهای فرعی بپردازید که در نهایت در این زمینه جذابیت بازی افت شدیدی میکند چرا که میزان عمق فعالیتهای فرعی اصلا با استانداردهای نسلی که در آن حضور دارد همخوانی ندارد.
بنابراین دنیای Rise of The Ronin دنیایی شلوغ اما در واقع بسیار سطحی است که محتوای فرعی آن چنان جذاب و درگیر کنندهای برای ارائه ندارد، البته جستوجوی محیط و حرکت در آن میتواند لذتبخش باشد و آن هم به لطف قابلیتهای جذابی از جمله Grappling Hook و Glider که در اختیارتان قرار میگیرد است.
زیبا در ظاهر اما منسوخ در باطن
همانطور که تا به اینجای کار متوجه شدهاید Rise of The Ronin اثری است که برخی از کارها را بسیار عالی انجام میدهد در حالی که در برخی دیگر از موارد رویکردهای سطحی و بعضا ضعیفی پیشه کرده است و حالا بنا است عملکرد این عنوان را در دپارتمان گرافیک و طراحی محیط و دنیا را بسنجیم.
دنیای Rise of The Ronin از دور زیبا به نظر میرسد اما وقتی از نزدیک به آن نگاه میکنید با یک ساختار افسرده و خشک روبهرو میشوید که حقیقتا حس پویایی و زنده بودن خاصی را منتقل نمیکند. این اثر و دنیای آن را میتوان به کاراکتر Ryan Gosling در فیلم Blade Runner 2049 تشبیه کرد به طوری که اگر شما آن کاراکتر را از دور مشاهده بکنید یک مرد خوش چهره و مرموز میبینید اما اگر کمی بیشتر با عمق شخصیت او آشنا میشدید متوجه افسردگی و منزوی بودن شدید او میشدید.
این تجربه و دنیای آن در ابتدا همین حس را منتقل میکنند، زمانی که لوگوی بازی به نمایش در میآید و شما از بالای یک تپه به دنیای عظیم و زیبای بازی خیره شدهاید و مشتاقانه علاقهمند به جستوجوی آن خواهید شد، اما پس از گذشت چند ساعت، احساس میکنید در دنیایی در حال حرکت هستید که به شدت مصنوعی بوده و بعضا رویکردهای طراحی منسوخ شدهای نسبت به آن اتخاذ شده است و متاسفانه بر خلاف Blade Runner، در این بازی Ana De Armas وجود ندارد که شما را حتی برای مدتی از جهان افسردهای که در آن گیر افتادهاید بیرون بکشد.
اما حتی در مبحث گرافیک بصری نیز ما با یک عملکرد مطلوب روبهرو نیستیم؛ در حالی که طراحی کلی ظاهری ژاپن و مناطق مختلف آن میتوانند زیبا جلوه کننده اما در نهایت زمانی که کمی با دقت و از نزدیک به جزئیات محیط، شخصیتهای بازی و چهرهها نگاه میکنید متوجه میشوید عمق آن چنان زیادی در این زیبایی وجود ندارد و این مسئله تماما به موتور گرافیکی منسوخ شدهی Team Ninja بازمیگردد که به دلایل نامشخصی قصد دل کندن از آن را ندارد.
Rise of The Ronin پا به صحنهای گذاشته است که در حال حاضر اثری همچون Ghost of Tsushima در آن حضور داشته و تقریبا به عنوان یک الگو و استاندارد برای آثاری با این تم به شمار میآید بنابراین مقایسهی این اثر با Ghost of Tsushima امری عادی است. مقایسهی این بازی صرفا در زمینهی طراحی محیط و گرافیک بصری با Ghost of Tsushima به خوبی نشان میدهد که با وجود اینکه با اثری روبهرو هستیم که به صورت اختصاصی برای یک کنسول نسل نهمی عرضه شده است اما در واقع از لحاظ کیفی عملکردی ضعیفتر از عنوان نسل هشتمی را به نمایش میگذارد که چهار سال قبل عرضه شده است!
اما در طرف دیگر موسیقی و ساندترک بازی به خوبی استایل کلی بازی و دوگانگی بین فرهنگ غربی و شرقی را در آغوش میگیرد و در کنار آن عملکرد سازندگان در زمینهی صداگذاری نیز تحسین برانگیز بوده است. شخصا این بازی را با زبان ژاپنی تجربه کردم و صداپیشگان ژاپنی به خوبی از پس روح بخشیدن به شخصیتهای مختلف بازی در موقعیتهای متفاوت برآمدهاند، در کنار این مسئله صداگذاری اسلحهها نیز قابل قبول است و برخورد شمشیرها در هنگام مبارزه به خوبی حس ضربه و سنگینی اسلحهها را منتقل میکنند.
دیدگاه خود را بنویسید